بَــهونـِــہ دِل

هر کسی دلش یه سری بهونه میگیره ! اینجا یه دونه از بهونه های دل منه! به بهونه دل من خوش اومدید!

تحویل نمیگیرم...

سالی را

که بدون حضور تـــــــــــو تحویل شود

نوشته شده در چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,ساعت 20:49 توسط REY| |

شرکت همراه اول در راستای شعار خود «هیچ کس تنها نیست» با عرضه مجموعه سرویسهای چتر اضطراری، مشترکین اعتباری را در هنگام تمام شدن شارژ حمایت می نماید.
به گزارش روابط عمومی شرکت ارتباطات سیار ، سرویسهای چتر اضطراری شامل موارد زیر است:

”مکالمه اضطراری”، “درخواست تماس” و “درخواست شارژ” (خرید شارژ همراه اول )

این سرویسها با کد میانبر #۲۶*۱۱۱* قابل استفاده می باشد.
در سرویس “مکالمه اضطراری”، مشترکینی که شارژ کافی برای مکالمه ندارند می توانند از همراه اول بخواهند که پنج دقیقه مکالمه رایگان داخل شبکه به ایشان ارائه دهد. در شرایط اضطراری (اتمام شارژ) با ارسال کد #۲۶۱*۱۱۱* از همراه اول ۵ دقیقه مکالمه رایگان با شماره های همراه اول و تلفن ثابت، قابل درخواست است. مهلت استفاده از این «پنج دقیقه» تا یک روز می باشد.
از طریق سرویس “درخواست تماس”، مشترکینی که شارژ به اندازه کافی ندارند خواهند توانست از دیگر مشترکین همراه اول بخواهند که با ایشان تماس بگیرند. در شرایط اضطراری با ارسال کد #۲۶۲*۱۱۱* و اعلام شماره مشترک مورد نظر، از سایر مشترکین همراه اول می توانید درخواست تماس نمایید. این درخواست از طریق ارسال پیام کوتاه به مشترک اطلاع داده خواهد شد.
با سرویس ”درخواست شارژ” مشترکهایی که شارژ ندارند می توانند از دیگر مشترکین همراه اول بخواهند که برای آنها شارژ انتقال دهند. در شرایط اضطراری با ارسال کد #۲۶۳*۱۱۱* و اعلام شماره مشترک مورد نظر، می توان از سایر مشترکین همراه اول درخواست شارژ کرد. مبلغ این شارژ ۱۰۰۰ تومان خواهد بود. درخواست شارژ از طریق پیام کوتاه به اطلاع مشترک خواهد رسید و این امکان را به مشترک خواهد داد تا با ارسال عدد ۱ انتقال ۱۰۰۰ تومان شارژ را تائید و یا با ارسال عدد ۲ درخواست را رد نماید. در صورت تایید مشترک انتقال دهنده شارژ، مبلغ ۱۰۰۰ تومان به حساب وی منظور می گردد و با کسر ۴۰ تومان به عنوان کارمزد انتقال، مبلغ ۹۶۰ تومان به اعتبار متقاضی انتقال می یابد.

نوشته شده در سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:,ساعت 22:36 توسط REY| |

 

بابام رفته اجیل خریده
.
.

یک کیلو پسته هم جدای از اجیل خریده برای خودشو مامانم :|
.
.
.
برا منم کشمش خریده :|

نوشته شده در دو شنبه 28 اسفند 1391برچسب:,ساعت 19:19 توسط REY| |

اگر زن و مرد بخواهند خودشان صیغه عقد را بخوانند، بعد از آن که مدت و مهریه معین شد،

زن باید بگوید:

زوّجتُکَ نفسی فی المّدت المعلومۀِ علی المهرِ المعلوم؛  

من خودم را به همسری تو در آوردم با مدت معین و با مهر معین.

 بعد باید مرد بگوید : 

 قَبِلتُ؛

قبول کردم

صیغه عقد موقت می‌تواند فقط توسط یکی از طرفین (مرد یا زن) خوانده شود. مثلا اگر مرد صیغه را می‌خواند، ابتدا به زن بگوید: آیا من وکیلم تو را به مدت و مهر معلوم شده به عقد خودم درآورم. زن در جواب می‌گوید: آری. آن‌گاه مرد این‌گونه صیغه را جاری می‌کند:

زوّجتُ موکّلتی لنفسی لنفسی فی المدت المعلومۀ علی المَهر المعلوم؛

من موکّلم را به ازدواج خود در آوردم در مدت و مهر مشخص شده.

سپس دوباره مرد می‌گوید:

قبلت لنفسی هکذا؛

قبول کردم برای خودم این طور.

بیش‌تر مراجع تقلید معتقدند که اگر امکان خواندن صیغه‌ی عقد به زبان عربی نباشد، می‌توانند ترجمه آن را به فارسی یا هر زبان دیگری بخوانند و لازم نیست وکیل بگیرند.

چند نکته مهم:

۱.جهت انجام صیغه ی موقت نیاز به دانستن احکامی است که با مراجعه به سایت  یا دفتر مراجع خود ، نظر آنان را در این باره جویا شوید.

جهت یادآوری دوستان عرض کنم که قبلا باید مقدار مهریه و مدت ازدواج تعین شده با شد .بعد صیغه عقد خوانده شود. ضمنا دختران باکره که سابقه ازدواج ندارند بنا بر نظر عده ای از مراجع لازم است در ازدواج موقت نخست از پدر اجازه بگیرند. به امید اینکه همه به رفع نیازهای خود از راه شرعی و الهی رو آورند.  انشاء الله

 

نوشته شده در یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:صیغه,صیغه عقد,عقد موقت,روش خواندن صیغه موقت,ساعت 9:51 توسط REY| |

پوزش خواستن پس از اشتباه

زیباست،

حتی اگر

از یک کودک باشد

نوشته شده در شنبه 26 اسفند 1391برچسب:,ساعت 22:54 توسط REY| |

 

نیـ ـشِ زَخـ ـمِ دوسـ ـتــ اَز نیـ ـش "عَـ ـقرَبــ " بـَ ـدتَـ ـر اَسـ ـتــ...

 

پَـ ـس بِـ ـزَن" عَـ ـقرَبــ" کـ ـه دَردَش کَـ ـم تَـ ـر اَسـ ـتــ...

نوشته شده در جمعه 25 اسفند 1391برچسب:,ساعت 10:46 توسط REY| |

به سلامتی اون"دوســـــــــــــــــــــــــــتی" که گفت:

 

قبر منو خیلی بزرگ بسازین...

 

چون دارم یه دنیا آرزو با خودم به "گــــــــــــــــــــــور" میبرم....

نوشته شده در پنج شنبه 24 اسفند 1391برچسب:,ساعت 12:19 توسط REY| |

مانَنَد زیرسیگاری،،،هَرکَسی آمدُ،،،


تَه‌سیگارهایش را خاموش کَــــرد،،،رَفت،،،


سوختم و دَم نَزَدم،،،


پُر شُدَم اَز دَرد و حَرف نَزدم،،،


فَقَط،،،هَر چَند وَقت خودم را خالی می‌کنم،،،


مَن خاکستر گریه میکنم!!!

نوشته شده در یک شنبه 20 اسفند 1391برچسب:,ساعت 9:16 توسط REY| |

پرسپولیســـے ام

روزگارم سرخ است .. تڪہ قلبے  دارم ، آن هم سرخ است

تیمے دارم ، بهتر از استقلال

خونے ، بهتر از آب روان .. من هوادارم

قبله ام یڪ گل سرخ .. جانمازم عشق است

همہ ذرات وجودم متبلور شده از سرخے

گاه اگر مے بازد ، مهم عشقیست  ڪہ در قلب  من و تو جاریست

ڪار ما شاید این است .. ڪہ میان گل سرخ و لالہ قرمز

فریاد زنیم .. من هوادارم  .....

 

نوشته شده در شنبه 19 اسفند 1391برچسب:پرسپولیس,هوادار پرسپولیس,ساعت 8:57 توسط REY| |

تنهایی یعنی

اگه هزار بار هم از اول تا آخر

لیست شماره های موبایلت رو نگاه کنی

نتونی یک نفر رو پیدا کنی

که باهاش درد دل کنی !!

نوشته شده در جمعه 18 اسفند 1391برچسب:,ساعت 18:55 توسط REY| |

 

دل به دلم که ندادی ، پا به پایم که نیامدی ، دست در دستم که نگذاشتی...

سر به سرم دیگر نگذار که قولش را به بیابان داده ام
...

 

 

نوشته شده در شنبه 12 اسفند 1391برچسب:,ساعت 13:4 توسط REY| |

گـُ ـفـتـَم کِـﮧ لـَ ـبـَ ـتـ ـ….گـُ ـفـتـ ـ آبـ ـ حـَـ ـیـاتــ ـ

 

 
گـُ ـفـتـَم دَهـَ ـنـَ ـتــ ـ … گـُ ـفـتـ ـ حـُ ـبــ ـ نـَ ـبــاتــ ـ   

 

 
گـُ ـفـتـَم کِـﮧ تـَ ـوانـَ ـم دَهـَ ـم بـ ـوسـِ ـﮧ بـَ ـر آبــ ـ حـَـ ـیـاتــ ـ ؟

 


گـُ ـفـتـ ـ دِ نـَ ـﮧ دِ اونـ ـو بـِ ـدِه بـِ ـﮧ بــابــاتــ ـ

 

نوشته شده در جمعه 11 اسفند 1391برچسب:,ساعت 13:10 توسط REY| |

دقت کردید هر وقت تو زندگیتون یه روزنه امید پیدا میشه


سریع یه پتروس فداکار پیدا میشه انگشتش رو میکنه توش !!!

نوشته شده در جمعه 11 اسفند 1391برچسب:,ساعت 13:0 توسط REY| |

به کلینیک خدا رفتم تا چکاپ همیشگی ام را انجام دهم

فهمیدم که بیمارم ...
خدا فشار خونم را گرفت،
معلوم شد که لطافتم پایین آمده!

زمانی که دمای بدنم را سنجید،
دماسنج 40 درجه اضطراب نشان داد.
آزمایش ضربان قلب نشان داد که به چندین گذرگاه عشق نیاز دارم

فهمیدم که مشکل نزدیک بینی هم دارم،
چون نمی توانستم دیدم را از اشتباهات اطرافیانم فراتر ببرم.
زمانی که از مشکل شنوایی ام شکایت کردم،
معلوم شد که مدتی است صدای خدا را آنگاه که در طول روز با من سخن میگوید نمی شنوم...!

خدای مهربان برای همه این مشکلات به من مشاوره رایگان داد،
و من به شکرانه اش تصمیم گرفتم
از این پس تنها از داروهایی که در کلمات راستینش برایم تجویز کرده است استفاده کنم :
هر روز صبح یک لیوان قدردانی بنوشم.
قبل از رفتن به محل کار یک قاشق آرامش بخورم.
هر ساعت یک کپسول صبر، یک فنجان برادری و یک لیوان فروتنی بنوشم.
زمانی که به خانه برمیگردم به مقدار کافی عشق بنوشم.
و زمانی که به بستر می روم دو عدد قرص وجدان آسوده مصرف کنم.

 

نوشته شده در پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:,ساعت 18:3 توسط REY| |

گفتن چی میکشی؟؟؟


گفتم : زجر.


گفتن: نه منظورم اینه که چی مصرف میکنی؟؟


گفتم: زندگی...

نوشته شده در پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:,ساعت 11:35 توسط REY| |

کاش همه میفهمیدن دل بستن به کلاغی که دل دارد

 

بهتر از دل بستن

به طاووسیست که تنها زیبایی دارد...

 

نوشته شده در سه شنبه 8 اسفند 1391برچسب:,ساعت 21:28 توسط REY| |

قصه از اونجاایی شروع شد که گفت:

اگه دوستم  داری ، باید رگتو بزننی !

گفتم:

مرگ و زندگی

دست خدداست

گفت:

پس دوستم نداری...! 

تیغو برداشتم و رگمو زدم !!!

وقتیی تو آغوش گرمش جوون میدادم، گفت: 

اگه دوسم داشتی تنهام نمییذذاشتی ....

نوشته شده در سه شنبه 8 اسفند 1391برچسب: داستانک,عشق,دوست داشتن,متن های عاشقانه,love,ساعت 12:45 توسط REY| |


ادامه مطلب
نوشته شده در سه شنبه 8 اسفند 1391برچسب:گربه,گربه های ناز,زیباترین گربه ها,عکسهای گربه,عکسهای جالب,عکسهای زیبا,زیبا ترین عکسها,ساعت 12:12 توسط REY| |

امروز ناهار آبگوشت داشتیم

طبق معمول منو و داداشم سر استخون قلم ، دعوامون شد !

مامان از تو آشپزخونه داد میزنه :

چتونه خونه رو گذاشتید رو سرتون

مگه شما سگید که بر استخون دعوا میکنید ؟

صد بار گفتم استخونا برا باباتونه

 

نوشته شده در سه شنبه 8 اسفند 1391برچسب:,ساعت 11:55 توسط REY| |

زندگی همچون یک بازی است.
بازی که در ان باید پنج توپ را در آن واحد در هوا نگهدارید و مانع افتادنشان بر زمین شوید.
جنس یکی از آن توپها از لاستیک بوده و باقی آنها شیشه ای هستند.
در صورت افتادن توپ پلاستیکی بر روی زمین، دوباره نوسان کرده و بالا خواهد آمد، اما آن چهار توپ دیگر به محض برخورد ، کاملا شکسته و خرد میشوند.
آن چهار توپ شیشه ای عبارتند از
خانواده، سلامتی، دوستان و روح خودتان
و توپ لاستیکی
شغل وکارتان
بنابر اين كار را بر هیچ یك از عوامل فوق ترجیح ندهید، چون همیشه كاری برای كاسبی وجود دارد ولی:

دوستی كه از دست رفت دیگر بر نمیگردد،

خانواده ای كه از هم پاشید دیگر جمع نمیشود،‌

سلامتی از دست رفته باز نمیگردد

و روح آزرده دیگر آرامشی ندارد.

برايان دايسون

نوشته شده در دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:,ساعت 19:16 توسط REY| |

چـرا فـکـــر می کـنـی خیانت همیشه پای یکی دیگس ؟

ایـنکـه کسی رو انتخاب کنی ؛

و دوسش داشته باشی کـه لـیـاقــتـتـو نـداره ،

بـه خـــودت خـیـانـت کـردی ... !!!

نوشته شده در دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:,ساعت 19:12 توسط REY| |

رفت؟!
به سلامت...!
خدا نیستم بگویم:
صد بار اگر توبه شکستی باز آی ...!
آنکه رفت، به حرمت آنچه برد حق باز گشت ندارد.
رفتنش مردانه بود.
لا اقل مرد باشد ، بر نگردد...!
خط زدن بر من پایان نیست،
آغاز بی لیاقتی اوست
...!

 

 

نوشته شده در شنبه 5 اسفند 1391برچسب:,ساعت 18:16 توسط REY| |

آدمک آخر دنیاست ! بخند!
آدمک مرگ همین جاست ! بخند!
آن خدایی که بزرگش خواندی.....
به خدا مثل تو تنهاست! بخند!
دست خطی که تو را عاشق کرد
شو خی کاغذی ماست بخند!
فکر کن درد تو ارزشمند است
فکر کن گریه چه زیباست! بخند!
صبح فردا به شبت نیست که نیست
تازه انگار که فرداست ! بخند!
راستی انچه به یادت دادیم
پر زدن نیست که در جاست! بخند!
آدمک خر نشوی گریه کنی
کلِ دنیا سراب است بخند
آدمک نغمه آغاز نخوان
به خدا آخر دنیاست !
بخنـــــــــــــــــــــــــــــــــــد!

نوشته شده در جمعه 4 اسفند 1391برچسب:,ساعت 21:24 توسط REY| |


Power By: LoxBlog.Com